جلسه هجدهم : راه اندازی LCD کاراکتری 1602

به نام خدا
اول جلسه یه پیشنهاد دارم : این که اول کل جلسه رو یه دور تا آخر بخونین بعد قسمت های سخت افزاریش رو اجرا کنین چون دو روش ارائه میشه. پس تا آخر جلسه رو بخونید هر کدوم از دو روش رو که خواستین انجام بدین.
این جلسه قصد داریم در مورد LCD کاراکتری 1602 حرف بزنیم . اول بگیم که چرا به این میگن 1602: این نمایشگر 16 تا ستون و دو تا سطر داره همین ! در مورد این که چرا لازمه تو پروژه هامون LCD داشته باشیم فکر نمی کنم هیچ نیازی داشته باشه که توضیح بدم. فقط همینو بگم که تا الان هر چیزی رو که می خواستیم ببینیم (مثلا عدد پتانسیومتر ) روی کنسول سریال آردوینو می دیدیم ولی خب خیلی مواقع ممکنه مدارمون رو از کامپیوتر جدا کنیم و با یه سوئیچ آداپتور ببریمش یه جایی وصلش کنیم که هیچ نوع کامپیوتری نباشه که بتونیم از کنسول سریالش استفاده کنیم. وقتی تو همچین شرایطی گرفتار شدیم می ریم سراغ استفاده از انواع LCD ها.
character_2x16_modules_lcd_display_hd44780_controller_black_on_yg
این نمایشگر 16 تا پایه داره که اگه به عکس بالا یه کم دقیق بشید کنار پینها یه شماره 1 می بینید یه شماره 16 . ارتباط آردوینو و این LCD به صورت پارالل هست به همین خاطر باید یه عالمه پین رو وصل کنیم پس بدون فوت وقت بریم سراغ سخت افزار مدرا .

مواد لازم :
هر نمونه آردوینو در دسترس
LCD کاراکتری 1602
برد بورد کوچیک
پتانسیومتر
مقاومت 220 اهم
سیم نری به نری

خب حالا مدارتون رو مثل عکس زیر ببندید :
LCD_Base_bb_Fritz
LCD_Base_bb_Schem
میدونم مدارش زیاد دل و روده داشت بنابراین خسته نباشید.
پروژه ای که می خوایم انجام بدیم اینه که هر چیزی رو که از کنسول سریال دریافت کردیم توی LCD نمایش بده .
برای این کار کتابخونه Liquid Crystal رو به کتابخونه های آردوینو اضافه کنید:
Adafruit_LiquidCrystal-master
آموزش اضافه کردن کتابخونه هم اینجاست:

بعد از این که کتابخونه رو به صورت موفقیت آمیز به آردوینو اضافه کردید مثل عکس زیر کد serialdisplay رو بیارید :
2016-01-30_14-07-20
خب با یه همچین کدی مواجه میشید (البته من نیم کیلو کامنت بالاش رو پاک کردم ):
2016-01-30_14-09-10

قسمت های مختلف :
1:معرفی کتابخونه LiquidCrystal

2: اگه یادتون باشه قبلا هر وقت یه پین رو استفاده می کردیم میومدیم توی هدر برنامه بهش اسم می دادیم . الان اگه بشمارید 6 تا سیم از LCD وصل کردیم به پین های آردوینو . قائدتا باید 6 تا متغیر تو هدر تعریف می کردیم . پس کو ؟ چرا نکردیم ؟ همین خط دستوری که اینجا نوشتیم (LiquidCrystal lcd(12, 11, 5, 4, 3, 2 دقیقا همین کار رو میکنه. فقط فرقش اینه که اون تعریف کردنا به جای اینه اینجا نوشته بشه رفته تو کتابخونه نوشته شده .

3.توی این قسمت کانفیگ پین هایی که تو قسمت 2 معرفی شد انجام میشه.تابع begin در کتابخونه LiquidCrystal پین های معرفی شده در قسمت 2 رو به صورت ورودی / خروجی کانفیگ میکنه. علاوه بر این تعداد سطر و ستون های LCD به عنوان آرگومان های ورودی این تابع قرار داده میشه (یعنی 2 و 16).

4: کانفیگ ارتباط سریال با baude rate مساوی 9600.

بافر ارتباط سریال : قبل از توضیح پارت پنجم لازمه در مورد بافر سریال یه توضیح خیلی ساده بدم. در همین حد بدونید که بافر سریال یه واسطه . یعنی هر آنچه که شما توی کنسول سریال آردوینو تایپ می کنید قبل از این که با دستور Serial.read بریزیدش تو یه متغیر، توی بافر سریال ذخیره میشه. بافر رو یه چیزی مثل شکل زیر تصور کنید که هر کاراکتری که ما تو کنسول تایپ می کنیم میره تو یکی از خونه های این بافر می شینه.

2016-01-30_14-53-39
5: این جا داریم میگیم اگه چیزی توی بافر ارتباط سریال وجود داشت بیا کارای توی کروشه رو انجام بده . دقت کنید با if نوشته . دستور Serial.available میاد تعداد متغیرهایی رو که توی بافر ارتباط سریال هست رو خروجی میده. یعنی مثلا اگه شما تو کنسول سریال تایپ کرده باشید salam خروجی دستورSerial.available عدد 5 هست (یعنی 5 تا کاراکتر). اینجا داره میگه اگه خروجی این دستور بزرگتر از صفر بود (یعنی یه چیزی توی کنسول سریال آردوینو نوشته شده بود (اصلا مهم نیست چند تا)) بیا دستور های بین دو کروشه مربوط به این if رو اجرا کن.

6: اینجا 100 میلی ثانیه صبر می کنه تا کل اون چیزی که ما توی کنسول سریال تایپ کردیم تو بافرارتباط سریال جا بگیره .

7: با دستور clear تمام داده های روی LCD پاک میشه در واقع LCD رو خالی می کنه تا داده بعدی روش چاپ بشه.

8 و 9 : اتفاقی که توی این دو خط کد می افته اینه که داده های خونه های بافر ارتباط سریال دونه دونه روی LCD چاپ میشن تا جایی که بافر خالی بشه. علت این که از while استفاده شده اینه که باید تک تک خونه ها رو خالی کنه تا جایی که دیگه بافر خالی بشه . بعد با دستور (()lcd.write(Serial.read میاد هر چیزی رو که از کنسول سریال میگیره توی LCD چاپ می کنه.

دقیق تر بگم ؟
بار اول که وارد دستور (while (Serial.available() > 0 میشه خروجی دستور Serial.available() مساوی 5 خواهد بود (چون salam توی بافر سریاله ) .بنابراین شرط برقراره و از while عبور میکنه میاد دستور (()lcd.write(Serial.read رو اجرا می کنه .

اگه یادتون باشه توی جلسه ای که در مورد ارتباط سریال حرف میزدیم می گفتیم Serial.read فقط یک کاراکتر رو بر می گردونه . یعنی اگه توی بافر سریال ما مثل بالا salam نوشته شده باشه نمیاد کل salam رو به عنوان خروجی بده فقط S رو برمیگردونه و بعد بافر سریال رو به این شکل در میاره یعنی S رو از اون خارج می کنه :
2016-01-30_15-23-13
توی همین بار اول کاراکتر S با دستور (()lcd.write(Serial.read روی LCD چاپ میشه.
به آخر while  می رسیم .طبق خاصیت حلقه while یک باردیگه شرایط while چک میشه. اگر شرط برقرار باشه وارد حلقه میشه اگه شرط برقرار نباشه از حلقه while خارج میشه.
بار دوم که قراره شرط while چک بشه خروجی دستور Serial.available() مساوی 4 خواهد بود بنابراین بازم شرط برقراره و یک بار دیگه دستور (()lcd.write(Serial.read اجرا میشه و این بار a از بافر سریال خارج میشه و توی LCD چاپ میشه .

اینطوریه که کارکاترها دونه دونه از بافر خارج میشن و روی LCD چاپ میشن تا جایی که بافر خالی بشه و خروجی دستور Serial.available() مساوی صفر بشه. در این حالت شرط while  برقرار نمیشه و از حلقه خارج میشیم.

برای این که حرف منو بهتر درک کنین این قسمت از کد رو تغییر بدید و اپلود کنید:
2016-01-30_16-42-17
همونطور که میبیند هر کدوم از کاراکترها با فاصله زمانی 2 ثانیه روی LCD چاپ میشن.

خب تا این جای داستان پارت اول جلسه تموم شد که راه اندازی اولیه نمایشگر بود. توی کتابخونه LiquidCrystal علاوه بر serialdisplay مثال های دیگه ای هم وجود داشت که می تونید اجرا کنید و ببینید و اگه سوالی داشتید تو انجمن بپرسید .

**************************************************************************

آزار دهنده ترین قسمت انجام این پروژه قسمت سیم بندی اون بود که مجبور بودیم n تاسیم رو با مقاومت و پتانسیومتر استفاده کنیم .
یه راه حل خیلی خوب وجود داره که به جای این همه بند و بساط با 4 تا دونه سیم بتونیم ارتباط نمایشگر و آردوینو رو فراهم کنیم.
برای این کار فقط باید دستمونو بکنیم تو جیبمون و یه دونه از درایور های LCD بخریم :2016-01-30_16-17-22

بعد از این که اینو خریدید لحیمش کنیمد پشت LCD به این شکل :
2016-01-30_16-15-27

وقتی لحیم کاری تموم شد الان سخت افزارمون رو به این شکل می بندیم :
LCD 1602 I2C SCH

می بینید فقط 4 تا دونه سیم .بدون پتانسیومتر ، بدون مقاومت و بدون n تا سیم. اگه دقت کنید علاوه بر VCC و GND دو تا پین دیگه وجود داره به نام های SCL و SDA. این دو تا پین ، پین های ارتباط I2C هستن . ارتباط I2C یکی از پرکاربردترین پروتکل های ارتباطی تو کار ماست . خیلی از سنسورها خیلی از نمایشگرهامون با این پروتکل کار میکنن و ما باید بتونیم تشخیصشون بدیم و راهشون بندازیم. حالا یه سوال پیش میاد و اونم اینه که یه قطعه رو که پروتکل ارتباطیش I2C هست چطوری تشخیص بدیم؟
جواب سوال اینه که به پین های قطعه نگاه می کنیم در صورتی که روی پینهای قطعه اسم های SCL و SDA وجود داشت پروتکل ارتباطی اون قطعه I2C هست.

حالا قطعه هایی رو که پروتکل ارتباطیشون I2C هست چجوری به آردوینو وصل کنیم ؟آیا پین خاصی دارن ؟
مطابق جدول زیر این قطعه ها رو به آردوینو وصل می کنیم :
2016-01-30_16-39-40

یعنی اگه با آردوینو UNO کار می کنید باید به پایه های آنالوگ 4 و 5 وصل کنید. اگه با مگا کار می کنید به پایه های دیجیتال 20 و 21 وصل کنید و الی آخر.

ما روی UNO کار می کنیم بنابراین به پایه های آنالوگ 4 و 5 وصل می کنیم . دقت کنین که ترتیب پایه ها تغییر نکنه که اگه جا به جا بزنین پروژه به هیچ عنوان کار نمی کنه.

خب مدار رو بستید حالا کتابخونه زیر رو به نرم افزار آردوینو اضافه کنید:
LiquidCrystal_I2C

مثل حالت قبل مطابق عکس زیر مثال serialdisplay رو بیارید :
2016-01-30_16-47-28

کدی مثل همون کد قبلی رو به این صورت میبینید (البته من بازم کامنت ها رو پاک کردم ) :
2016-01-30_16-50-17

1: معرفی کتابخونه Wire (در مواقع استفاده از پروتکل I2C صدا زده میشه )

2.معرفی کتابخونه LiquidCrystal_I2C

3.این جا تعداد سطر ها و ستون ها و آدرس I2C نمایشگر معرفی میشه (دقت کنید هر قطعه ای که با I2C کار کنه یه آدرس خاص داره مثلا مال این LCD آدرسش 0X27 هست)

4. بک لایت (نوز زمینه) نمایشگر صدا زده میشه.

بقیه قسمت های کد دقیقا مثل قبله و با همون توشیحات می تونید درکش کنید. کد رو آپلود کنید و استفاده کنید.

همون کیفیت کد با یه کتابخونه متفاوت و البته با سادگی سخت افزار بسیار زیاد اجرا شد.
پایان

جلسه شانزدهم : راه اندازی فتوسل

سلام

دوستان از این جلسه به بعد تصمیم داریم دونه دونه بریم سراغ سنسورها. چه آنالوگ چه دیجیتال. هر جلسه یه سنسور رو آموزش می دیدم که چیه چجوری کار می کنه و کد آردوینو براش می نویسیم.

این جلسه می خوایم در مورد فتوسل حرف بزنیم.
09088-02-L

PHOTOCELL2A

 

به زبون خیلی خیلی ساده بخوایم بگیم فوتوسل یه مقاومته. حالا یه سوال پیش میاد که آیا عین همون مقاومتهای خودمونه که تا الان باهاشون کار می کردیم؟ جواب اینه که هم آره هم نه.
بدون شک تا حالا مقاومت دیدید دیگه درسته ؟
imgres
این مقاومت هایی که تا الان باهاشون کار می کردیم اصطلاحا بهشون میگن مقاومت های ثابت. یعنی وقتی میگیم این مقاومت 10 کیلو اهمه یعنی بالا بری پایین بیای، تو مدار این سر دنیا بزنی تو مدار اون سر دنیا بزنی، هر کاری کنی کنی این مقاومت 10 کیلو اهمه. البته همونطور که میدونید بر حسب رنگ چهارم مقاومت ها که طلایی باشه یا نقره ای یه تلورانسی در حد دهم اهم دارن ولی فارق از این تلورانس ،یک مقاومت ثابت هستن و با هیچ واکنش محیطی و یا واکنش مداری این عدد (مثلا همون ده کیلو ) تغییر نمی کنه .

فتوسل هم یه مقاومته ولی از نوع مقاومت متغیر. یعنی وقتی میزان نور محیطی که این فتوسل توشه تغییر کنه مقاومتی که از دو سر این فتوسل دیده میشه تغییر می کنه. بنابراین هم مقاومته و هم مثل اون مقاومت های معمولی نیست. حالا این که چجوری این انرژی نورانی میاد و کاری می کنه که مقاومت دو سر فتوسل تغییر کنه یه سری فعل و انفعالات داخلیه که من به شخصه علاقه ای بهش ندارم ولی شما می تونید سرچ کنید و با این تکنولوژی آشنا بشید. در کل چیزی که واسه ما مهمه اینه که وقتی شدت نور تابیده شده به این سنسور تغییر می کنه مقاومت دوسرش هم تغییر می کنه. واسه اطلاعات تکمیلی هم بگم که به فوتوسل مقاومت نوری و یا  light-dependent resistor) LDR ) گفته می شه.

خب حالا قصد داریم این سنسور رو با آردوینو راه بندازیم.
مواد لازم:
آردوینو (هر نوعی )
سنسور فتوسل
برد بورد کوچیک
سیم نری به نری

حالا مطابق عکس زیر مدار رو ببندید :
light_cdspulldowndiag

همونطور که می بینید اومده یه مقاومت 10 کیلو اهمی (ثابت ) رو با فتوسل سری کرده و از پایه مشکترک بینشون به پین آنالوگ آردوینو داده. منطق این کار همون منطق تقسیم ولتاژه.
images

وقتی مقاومت فتوسل (با تغییر نور ) تغییر می کنه طبق قانون تقسیم ولتاژ ، ولتاژی که روی پایه وسط (مشترک بین مقاومت و فتوسل ) می افته هم تغییر می کنه که چون این تغییر به صورت پیوسته هست این پایه وسط رو به پین آنالوگ آردوینو (پین شماره 0 ) وصل می کنیم.

خب مدار رو بستید؟
بریم سراغ کد. برای کد عینا عینا عینا همون کد پتانسیومتر رو آپلود کنید. یعنی این کد :
2016-01-20_13-07-301

خب کد رو آپلود کنید و کنسول سریال رو باز کنید:
2016-01-26_12-26-48

همونطور که می بینید مقدار دیفالت سنسور روی حدود 600 بود . بعد دستم رو گذاشتم روی فتوسل ( روی قسمت بالایی ) و داده نشون داده شده از 600 به حدود 200 افت پیدا کرد. دوباره که دستم رو برداشتم برگشت رو همون حدودای 600 . این یعنی تو محیطی که تست کردم محدوده روشنایی 600 و محدوده تاریکی 200 هست. جایی که شما دارید تست می کنید می تونه اعداد تو رنج های کاملا متفاوتی بده بر حسب نور محیطی تون.

حالا کنسول رو ببندید و سریال پلاتر رو باز کنید و هی دستتون رو بزارید رو فتوسل و بردارید تا براتون شکل موج بکشه ( محض تفریح البته ).
2016-01-26_12-34-38

می تونیم همینجا پروژه رو تموم کنیم اما نمی کنیم. می خوایم سیستم روشنایی اتوماتیک بسازیم. یعنی هر موقع نور کم شد و احتیاج به روشنایی داشتیم لامپ روشن بشه .نه این که هر دقه و هر ثانیه اون لامپ بدبخت کار کنه.
برای این کار به مدار قبلیمون یه LED به صورت زیر اضافه می کنیم:
Photocell_bb
قسمت فتوسل که عینا همونه . اومدیم یه LED رو با یه مقاومت سری کردیم و به پین دیجیتال شماره 2 وصل کردیم. علت وجود مقاومت سری با LED اینه که از سوختن اون جلوگیری بشه. تو همه مدارا این قانون وجود داره که سر راه هر LED باید مقاومت گذاشته بشه.

خب مدار رو بستید تمام ؟
حالا کد زیر رو آپلود کنید تا براتون توضیح بدم:
2016-01-26_13-04-56

تو قسمت هدر برنامه که فقط اومدیم علاوه بر متغیر های کد قبلی متغیر ledPin رو معرفی کردیم به عنوان پین شماره 2 .
تو قسمت کانفیگ دیگه سریال رو برداشتیم چون نیازی بهش نبود و به جاش پین دیجیتال ledPin رو به عنوان خروجی تعریف کردیم.
تو تابع loop خط اول ، داده کانال ADC شماره 0 رو می خونیم و تو متغیر sensorValue می ریزیم ( همون متغیری که تو هدر برنامه تعریف کردیم ).
تو کد قبلی دیدیم که حد روشنایی 600 و حد تاریکی 200 بود.
حالا کد نوشتیم اگه داده ای که خونده از 300 کمتر بود (یعنی رفته باشیم تو تاریکی ) بیا led رو روشن کن. معقوله دیگه وقتی تاریک میشه باید چراغا رو روشن کنیم.
تو خط بعدی هم نوشتیم اگه داده ای که خوندی از 500 بیشتر بود (یعنی تو روشنایی بودیم ) led رو خاموش کن چون هوا روشنه و نیازی به نور اضافه نداریم.

اعداد 300 و 500 رو که من تو کدم قرار دارم بر اساس محیط تستم بود. یعنی همون عدد هایی که با کد قبلی از کنسول در آوردم . شما هر رنج عددی که دارید می تونید در نظر بگیرید و این کد رو متناسب با محیط تست خودتون تغییر بدید.
یعنی مثلا اگه کسی تو تستش تاریکی رو روی عدد 120 داشت (مثلا ) نیازی نداره مثل کد من مرز تاریکی رو 300 بزاره میتونه 200 یا حتی کمتر انتخاب کنه.

و اما نکته آخر :
اگه دقت کنید من وقتی دستورهای if رو نوشتم هیچ آکولادی باز و بسته نکردم در صورتی که قبلا می گفتیم اگه شرط if برقرار بشه دستورهای بین دو آکولادی که باز و بسته شدن اجرا میشه{}. خب الان هیچ آکولادی نیست پس در صورت برقرار بودن شرط if چی اجرا میشه؟
جواب: این یه قانون برنامه نویسیه که اگر بعد از برقرار شدن شرط if تنها یک کار لازم باشه انجام بشه دیگه نیازی به گذاشتن آکولاد نیست. دقیقا مثل شرایط الان ما. در صورتی که نور از مرز تاریکی کمتر بشه فقط لازمه LED روشن بشه (یعنی فقط یک کار ) پس به آکولاد نیازی نیست.

پایان جلسه

جلسه یازدهم : میکروسوئیچ

به نام خدا
سلام به دوستان

راستش قصد داشتم جلسه بعد برم سراغ سروو . ولی یه کم فکر کردم دیدم هنوز پروژه بیس زیاد داریم که بهتره اول اونا رو بگم بعد بریم سراغ سروو و ادامه ماجرا.
یه روند جدید: اول هر کاری که میشه با پین های دیجتال آردوینو کرد رو یاد میگیریم بعد میریم سراغ آنالوگ ها.
تا الان هر پروژه ای که انجام دادیم از پین های دیجیتال آردوینو به صورت خروجی استفاده کردیم. مثلا موقعی که یه LED ساده روشن کردیم، یا موقعی که RGB LED روشن کردیم و یا تو پروژه آخر یعنی موتور DC. همه جا پین دیجیتال خروجی بود یعنی ما ( آردوینو ) به فلان پایه دستور می دادیم 0 شو، یا 1 شو یا در مواقع pwm عدد متغیر می دادیم( انشاءالله که یادتونه).

الان نه! می خوایم از پایه دیجیتال بخونیم. فرض کنید یه سنسور دیجیتال داریم مثلا تشخیص حرکت . روش کار این سنسور دیجیتال اینطوریه که اگه کسی از جلوش رد بشه 1 رو بر میگردونه و در حالت عادی هم روی پایه سیگنالش 0 می افته. حالا این سنسور با این شرح عملکرد تو محیط قرار گرفته. اگه بخوایم داده سنسور رو با استفاده از آردوینو بخونیم مسلما باید بریم سراغ پین های دیجیتال ( چون سنسور دیجیتاله) و پین دیجیتال رو به عنوان ورودی استفاده کنیم . حالا این که اصن چرا اصرار دارم ورودی باشه؟
ببینید وقتی می خواستیم یه LED رو روشن کنیم ما دستور می دادیم که روش بشه در نتیجه فرمان دهنده ما بودیم. الان داستان کاملا برعکسه. الان سنسور داره دستور میده . وقتی روی پایه سیگنالش عدد 1 بیفته یعنی داره خبر میده که یکی از جلوش رد شده. بنابراین ما در نقش پذیرنده فرمان هستیم و به همین علت ساده پین دیجیتال متصل به سنسور از نوع ورودی تعریف میشه.

حالا تو این جلسه به جای این که از سنسور به عنوان تولید کننده پالس دیجیتال استفاده کنیم از سوئیچ استفاده می کنیم. سوئیچ ها خیلی متنوع هستن چند نمونش رو ببینید:
tact-switch-500x500push-switches-250x250

ولی ما از هیچ کدوم اینا استفاده نمی کنیم. از این ماژول استفاده می کنیم.
5-Way_Tactile_Switch-500x5005-Way_Tactile_Switch_2-500x500

سوئیچ های معمولی فقط بهت میگن فشار داده شدن یا نه ولی این سوئیچ علاوه بر اون قابلیت بهت میگه در کدوم جهت فشار داد شده. اگه به عکس پشت ماژول نگاه کنین علاوه بر پایه VCC (پایه ولتاژ) و GND (زمین) 5 تا پایه دیگه هم بیرون کشیده شده که به این صورتن:
Right (راست)، Down (پایین)، Left (چپ)، Center (مرکز) و Up (بالا).
حالا اگه کلید به سمت بالا فشار داده بشه پایه منطق پایه Up یک میشه ( از نظر ولتاژی یعنی ولتاژ این پایه ماژول 5 ولت میشه ) ، اگه کلید به سمت چپ فشار داده بشه پایه منطق پایه Left یک میشه و الی آخر.

برای اتصال این ماژول به آردوینو باید علاوه بر اتصال VCC و GND ، بقیه پین ها رو به 5 تا پین دیجیتال وصل کنیم.
اگه یادتون باشه (آیا؟) جلسه های قبل برای اتصال LED و موتور با یه سوال بزرگ مواجه می شدیم و سوال این بود که آیا به هر پین دیجیتالی می تونیم وصل کنیم؟ اونجا متناسب با پروژه جواب فرق داشت یا آره بود یا نه بود. اما تو مقوله استفاده از پین دیجیتال به عنوان ورودی هیچ استثنایی وجود نداره و از هر پین دیجیتالی میشه استفاده کرد بنابراین راحت باشید.

بنابراین اتصال ماژول به آردوینو به صورت زیر خواهد بود:
tactile

5 تا پین دیجیتال استفاده شده در این مدار می تونن هر 5 پین دیجیتال دلخواهی باشن.
مدار رو بستید؟
تمام؟
خب میریم سراغ کد نویسی
نرم افزار آردوینو رو باز کنید تا شروع کنیم.
پروژه ما اینه: هر جهتی که سوئیچ فشار داده شد تو کنسول آردوینو اون جهت نوشته بشه، مثلا اگه کلید به سمت پایین فشار داده شد تو کنسول نوشته بشه Down.
قدم اول نوشتن هدر برنامه هست:
ببینید تو هدر برنامه صرفا معرفی می کنیم، حالا این معرفی میتونه پین های مورد استفاده باشه، می تونه کتابخونه های مورد استفاده باشه و یا متغیرهایی که در طول برنامه قراره روشون کار کنیم. تو این پروژه ما از هیچ کتابخونه خاصی استفاده نمی کنیم بنابراین فقط پین هایی رو که استفاده کردیم براشون اسم انتخاب می کنیم(همون معرفی)
مثلا شماره پینی که به پین راست ماژول سوئیچ وصل شده پین شماره 6 آردوینو هست. تو هدر برنامه اسم این پین رو right_pin گذاشتیم. با این کار تا آخر برنامه هر بار با این پین کار داشته باشیم از اسم right_pin استفاده می کنیم. در مورد 4 پین دیجیتال دیگه هم همین قانون حاکمه.

2015-12-16_13-38-43

مرحله بعد تابع setup هست. قرارمون این بود که هر چی کانفیگ داریم رو بزاریم تو این تابع. الان چند تا کانفیگ داریم یا به زبون دیگه چیا رو باید کانفیگ کنیم؟
چون قراره خروجی کار رو تو کنسول ببینیم یکی از کانفیگ ها تنظیم نرخ داده (Baude Rate) هست که روی 9600 تنظیمش می کنیم.
از طرف دیگه داریم 5 تا پین دیجیتال رو استفاده می کنیم که طبق قوانین مطرح شده تو جلسات قبل لازمه ورودی بودنشون تو تابع setup بیان بشه.
بنابراین دو تا کانفیگ لازم داریم که به صورت زیر کد نویسی می کنیم:
2015-12-16_13-42-48

و اما تابع loop:
خب روند کار تو این تابع اینطوری هست که اول مقدار پایه دیجیتال رو می خونیم و توی یه متغیر نگهش می داریم .اگه مقدار 1 بود ( که یعنی کلید فشار داده شده) کامند مناسب اون رو تو کنسول چاپ می کنیم. من کد برای یه پین رو می نویسم که به صورت زیر میشه:
2015-12-16_13-53-21
کد رو با 4 قسمت مختلف از هم جدا کردم که تک به تک میریم جلو:

1.هر خطی که با دو تا اسلش شروع بشه (//) جزء دستور و خط برنامه به حساب نمیاد و اصطلاحا بهش میگن کامنت (بعدا خودمون هم کامنت میزاریم)
2.روند رو یادتونه؟ گفتم اول پایه دیجیتال آردوینو رو می خونیم. تو این خط برنامه دقیقا داریم همین کار رو می کنیم. به کمک دستور digitalRead مقدار پین دیجیتال رو می خونیم. همونطور که میبیند این دستور یه ورودی داره که همون پین دیجتالی هست که قراره خونده بشه. الان تو ورودی تابع right_pin نوشته شده که اسم دیگه همون پین دیجیتال شماره 6 هست. مقدار خونده شده توسط دستور digitalRead (که یا 0 هست یا 1) درون متغیر right_value ریخته شده.
3.قدم بعد باید چک کنیم داده خونده شده از پین دیجیتال 1 بوده یا نه؟ هر جا شرطی ایجاد میشه یعنی تابع if : الان تو تابع if گفتیم اگه مقدار متغیر right_value ( که همون داده پین دیجیتال رو داره) مساوی با 1 بود (یعنی کلید به سمت راست فشار داده شده بود) بیا کل دستورهای بین دو آکولاد رو اجرا کن.
2015-12-16_14-06-23
4.در صورتی که کلید به سمت راست فشار داده شده باشه بنابراین برنامه وارد این تابع if میشه و با دستور Serial.println ما کلمه Right رو توی کنسول چاپ می کنیم و تمام.

همونطور که گفتم این فقط مال یک پین بود برای 4 تا پین دیگه منطق کد نویسی دقیقا به همین شکل هست. اگر در ادامه دادن برنامه مشکل داشتید کافیه تو انجمن مطرح کنید.

جلسه هفتم: کنسول به عنوان ورودی

جلسه قبل از کنسول به عنوان خروجی استفاده کردیم یعنی یه سری پیغام رو تو کنسول چاپ کردیم. این جلسه روند معکوس میشه یعنی تصمیم داریم از کنسول به عنوان ورودی استفاده کنیم و از اون داده دریافت کنیم. برای وارد کردن پیغام در کنسول آردوینو از قسمت بالای کنسول استفاده می کنیم. Untitled3-300x229 خب شروع می کنیم به کد نویسی. طبق معمول اول باید نرخ ارتباط سریال رو کانفیگ کنیم. این دفعه Baude Rate رو به جای 9600 روی 115200 تنظیم می کنیم. البته هیچ اصراری نیست که Baude Rate رو تغییر بدید صرفا محظ تنوع این کارو می کنیم.ddهدفمون تو این برنامه این هست که اول از کنسول سریال یه داده دریافت کنیم بعد همون رو توی کنسول چاپ کنیم. روند کد نویسی برای خوندن از کنسول سریال به این صورته که اول چک میکنیم اصلا داده ای برای دریافت وجود داره یا نه! اگر داده ای دریافت شده بود اون رو بر می داریم و توی کنسول چاپ می کنیم اگر نه خب هیچی. 

دستوری که معین میکنه اصن داده برای دریافت وجود داره یا نه Serial.available هست. خروجی این دستور تعداد کاراکترهای دریافتی از کنسوله. برای این که بدونیم اصن داده ای توسط کنسول سریال دریافت شده یا نه کافیه همین دستور رو بنویسیم و چک کنیم که آیا خروجیش بزرگتر از صفر هست یا نه. اگر بزرگتر از صفر بود که یعنی یه داده اومده توکنسول سریال و آماده خوندنه اگر نه یعنی هیچ داده ای دریافت نشده. همین شرطی که میذاریم (خروجی دستور بزرگتر از صفر هست یا نه)  تو عالم کدنویسی یعنی استفاده از دستور if . فرم کد نویسی این دستور میشه این شکلی: Untitled درمورد ساختار دستور if حتما یه مطالعه ای بکنید. حالا فرض کنید شرط if برقرار باشه یعنی تو بافر ارتباط سریال داده وجود داشته باشه، وقتشه که اون داده خونده بشه. بدون شک دستور خوندن باید تو تابع if و درون کروشه های تابع if نوشته بشه چون عملا اگه داده ای برای خوندن وجود نداشته باشه خب خوندنش کار بیخودیه. محل مورد نظر ما توی شکل نمایش داده شده: Untitledو اما قدم نهایی: خوندن داده. دستوری که باهاش می خونیم Serial.read هست. خروجی این دستور یک کاراکتر هست. یعنی وقتی این دستور رو می نویسیم کامپایلر میره اولین کاراکتر عبارت ما رو برمیگردونه. مثلا اگه aftab رو نوشته باشیم با دستورSerial.read کاراکتر a برگردونده میشه.  حالا این که ما چجوری از خروجی این تابع استفاده کنیم باز هم برمیگرده به قوانین برنامه نویسی. یه قانون داریم به نام معرفی متغیر. اگه لینک رو مطالعه کردید میدونید که ما به هر متغیر میتونیم یه مقدار انتساب بدیم. مثلا من متغیرم رو از نوع char در نظر میگیرم. اسمشم میزارم data. حالاباید بهش مقدار بدم. مقدار این متغیر رو خروجی دستور Serial.read (یعنی همون یه کاراکتر) در نظر میگیرم. بنابراین دستور من به فرم زیر در میاد. Untitled الان در حال حاضر در صورتی که داده ای توی بافر سریال وجود داشته باشه توسط دستور Serial.read خونده میشه. خیلی خیلی دقت کنید نوع متغیر رو از نوع char در نظر گرفتیم. در نهایت برای چاپ عدد توی کنسول از دستور ؟؟؟؟؟؟؟؟ استفاده میکنیم. طبق آموزش های جلسه قبل جای علامت سوال ها با دستور Serial.println پر میشه. بنابراین ورژن نهایی کد میشه عکس زیر: Untitled اما کسایی که دقیقن میتونن درک کنن چرا کنار دستور Serial.println یه فلش خورده. جلسه قبل گفتیم فرمت دستور Serial.println اینطوریه که هرچیزی به عنوان آرگومانش بخواد در نظرگرفته بشه باید توی علامت دبل کوتیشن گذاشته بشه (علامت “”) پس چرا الان علامت دبل کوتیشن نذاشتیم ؟ اگه من میخواستم دقیقا عبارت data رو توی کنسول چاپ کنم باید علامت دبل کوتیشن رو رعایت می کردم و کد رو به همون صورت قبل می نوشتم. اما الان قرار نیست همچین کاری بکنم الان data بعنوان یه متغیر تعریف شده و من میخوام مقداری که توی متغیر data هست رو چاپ کنم. طبق قانون دستور Serial.println برای چاپ عبارت داخل یه متغیر (مثل متغیر data) علامت دبل کوتیشن نباید گذاشته بشه. خب کد رو اپلود کنید و کنسول سریال رو باز کنید. الان قسمت بالای کنسول عدد 5 رو تایپ کنید و دکمه send رو بزنید (یا enter کنید).
Untitled
وقتی اینتر کنید باید توی کنسول سریالتون عدد 5 تایپ بشه مثل شکل زیر:
Untitled
یه نکته توی عکسه باید بهش دقت کنید. baud rate روی 115200 باید تنظیم باشه. اگه به اشتباه baude rate رو روی 9600 گذاشته باشید هر چقدر 5 تایپ کنید و enter بزنید فقط یه سری داده پرت و پلا دریافت می کنید بنابراین دقت کنید که baude rate ای که تو دستور Serial.begin انتخاب می کنید با baude rate ای که توی کنسول انتخاب می کنید مساوی باشه.
به همون صورت قبل حرف a رو تو قسمت ورودی کنسول تایپ کنید و اینتر بزنید همون موقع حرف a برای شما تایپ میشه.
حالا قسمت جالب انگیز ماجرا:
بیاید قسمت ورودی کنسول تایپ کنید aftab و اینتر بزنید. وقتی بخواد تو کنسول چاپ کنه با شکل زیر مواجه میشید.
Untitled

خیلی به این قضیه اصرار دارم. ببنید کل کلمه aftab پشت سر هم تایپ نشده بلکه هر کاراکتر تو یه خط چاپ شده. این قضیه خیلی مهمه. دلیل این اتفاقی که افتاده اینه که دستور Serial.read تنها و تنها یک کاراکتر رو بر میگردونه. بنابراین هر باری که وارد شرط if میشه یک کارکتر از کاراکترهای عبارت aftab چاپ میشه.

خب این جلسه هم تموم شد الان قابلیت این رو دارید که هر عبارتی رو تو کنسول چاپ کنید و ازش داده بگیرید.

دوستان عزیز بابت این تاخیری که توی این جلسه پیش اومد از همگی عذر خواهی می کنم. موفق باشید

پایان جلسه هفتم